يه جاده غريب و دور
که راه نداره تا نسيم
من و يه دنيا خاطره
تو کوله بار بي کسيم
دونه به دونه اشکامو
به پاي رويا ميريزم
که سبز بشه يه روزگار
تو باغ خشک پاييزم
خرمن اميد منو
سوزونده شعله هاي آه
دارم تماشا ميکنم
خودم رو تو قاب گناه
يه تيکه از يادمو من
ميسپارمش به آسمون
بگه خدا خدا ببين
طفلکي از خودش گريخت
با گريه ميرفت و کسي
پشت سرش آبي نريخت
تا بره با ابرا يه روز
پيش خداي مهربون
ببخشيد اسمم اوز كردم
سلام خانوم جونم
خوبين؟؟؟
من خيلي كم مي توانم پيش شما بيايم
زيرا حصابي مشغول درس خواندنم
خيلي دلم براتون تنگ شده
سال نو مبارك عشقم خيلي دوستوم دارم
خدانگهدار
سلام خانم عزيزم
خيلي خيلي دلم براتون تنگ شده
من را ببخشيد كه نتوا نستم زودتر پيش شما بيايم
خوش حال مي شوم به من هم سري بزنيد
اما يك وقت ديديد نيامدم ناراحت نشيد
چون امتحان ها دارد شروع مي شود
سال نو مبارك
برايم آرزوي موفقيت كنيد خدانگهدار