کد کج شدن تصویر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه در امتحانات موفق شویم

از مسائل اساسی در زمینه، موفقیت در امتحانات، به روش امتحان دادن مربوط می شود.اکثر دانش آموزان و دانشجویان بر این عقیده هستند که اولین انتخاب در امتحانات تستی، بهترین انتخاب است. در صورتیکه تحقیقات نشان میدهد که این عقیده صحیح نیست. در زیر به پاره ای از مسائل که با استفاده ازتحقیقات روانشناختی به دست آمده اند و برموفقیت درامتحانات موثرند پرداخته شده است.



1. زمان امتحان دادن را طوری تقسیم بندی کنید که طی دو سوم از مدتی که در اختیار دارید به پاسخ دادن به سوالات اختصاص یابد و یک سوم آن را به مرور کردن پاسخها بپردازید.

2. وقت خود را با فکرکردن در مورد سؤالهای مشکل که جواب آنها را نمیدانید به هدر ندهید. درصورتیکه پاسخ سؤالی را نمیدانید، آن را علامت بزنید و به سؤال بعدی بپردازید. در پایان می توانید به اینگونه سؤالها بیشتر فکر کنید و احتمالا جواب آنها را بطور صحیح بدهید.

3. به منظور افزایش تمرکز، پس از دریافت برگه سؤالها، ابتدا با برگه ای که مخصوص پاسخهاست روی سؤالها را پوشانده و سپس شروع به خواندن سوالها و جواب دادن به آنها یکی پس از دیگری نمائید. اگر پاسخ سؤال اول را دانستید شروع بنوشتن آن بکنید، در غیراینصورت به سؤال دوم بپردازید. بهتراست قبل ازشروع به پاسخ دادن به سؤالها تمام آنها رانخوانید. زیرا این امر تمرکز شما را کاهش میدهد.

4. در شروع امتحان خودتان را با این جمله که (امتحان سخت است) نترسانید. بسیاری از دانش آموزان در همان لحظه ای که در حال خواندن سؤال هستند، پیش خودشان زیر لب تکرار میکنند که این سؤال سخت است. چنین دانش آموزانی هرگز نمی توانند بطور دقیق به سؤالها پاسخ دهند. بهتر آن است که در زمانیکه در حال خواندن سؤال هستید تمام تمرکز شما فقط بر روی سؤال باشد.

5. قبل از شروع کردن به پاسخ دادن به هر سؤال، آن را با دقت بخوانید و سعی کنید ابتدا دقیقا بفهمید که چه موضوعی در سؤال مطرح شده است.اعتقاد بر این است که حدود پنجاه درصد از جواب در خود سؤال پنهان هست.

6. در صورتیکه سؤال را نمی فهمید، بهتر است از مراقبین جلسه توضیحاتی پیرامون آن بخواهید. حتی توضیحات بسیار مختصر هم میتوانند مفید واقع شوند.

7. در صورتیکه در پایان جلسه امتحان وقت اضافه داشتید، بهتر است که جواب سؤالها را مرور کنید تا اگر اشکالی در آنها وجود دارد پیدا کنید و آنها را برطرف کنید.

8. هرگز برای خارج شدن از جلسه امتحان عجله نداشته باشید. بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان محتویات کتاب را کاملا فهمیده اند اما از آنجائی که در جلسه امتحان کمی عجله میکنند نمرات مطلوبی بدست نمی آورند.

از آنجائیکه پاره ای از امتحانات خصوصا در دوره دبیرستان و دانشگاه به صورت تستی برگزار میشوند، در زیر نکات مهم و ضروری پیرامون اینگونه امتحانات ارائه گردیده است.
1. پس از خواندن سؤال ابتدا جواب سؤال را حدس بزنید وسپس به جوابهای ارائه شده توجه کنید. اگر جوابی را که برای سؤال حدس زده اید در بین جوابهای ارائه شده بود، با اطمینان کامل همان را انتخاب کنید و در پاسخنامه همان را علامت بزنید.

2. اگر در بین جوابهای ارائه شده اولین آنها درست بود، به مابقی پاسخها هم توجه کنید. زیرا ممکن است دربین پاسخها دو جواب صحیح وجود داشته باشد که یکی از آنها کاملتر از دیگری است.

3. در مورد سؤالهای مشکل و آنها که شک دارید، ابتدا جوابهائی که مطمئن هستیدغلط است را حذف کنید و سپس به مقایسه مابقی جوابها و انتخاب کاملترین آنها بپردازید.

4. همیشه به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است پاسخ یک سؤال در دیگری پنهان باشد.

5. گاه گاهی چک کنید که مبادا جواب سؤالها را جابجا در برگه پاسخنامه علامت بزنید.

6. هرگاه لغاتی مانند (همیشه، اغلب، برخی اوقات، هرگز، تنها، فقط، باید، بطور لازم، بطور کامل، و...) در جمله بکار روند ممکن است معنی جمله را عوض کنند. بنابراین همیشه به لغات کلیدی و حساس در جملات دقت بیشتری داشته باشید


 



[ شنبه 87/9/16 ] [ 8:29 صبح ] [ فهیمه شکری ] نظر
چگونه شاد زندگی کنیم؟

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

1) «ابراهام لینکلن» گفته است اغلب مردم تقریباً به همان اندازه ای شاد هستند که انتظارش را

دارند. در واقع آنچه که در زندگی برای ما رخ می دهد آنقدر ها تعیین کننده شادی ما نیست، بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد.
فردی که تازه کارش را از دست داده است ممکن است این پیشامد را به فال نیک بگیرد. پیشامدی که می تواند منجر به بروز موقعیتی تازه برای یک تجربه شغلی جدید، کشف قابلیتهای تازه و محک زدن استقلال او در محیط کار گردد. در شرایط مشابه ممکن است تصمیم بگیرد که خود را از یک ساختمان بیست طبقه پایین بیندازد و مشکل را تمام کند. بنابراین در برابر یک موقعیت یکسان یکی ممکن است به وجد بیاید و دیگری اقدام به خودکشی کند. یکی بدبختی و فلاکت را می بیند و دیگری موقعیتها و فرصتهای تازه را.
شاید در اینجا مساله را کمی بیش از اندازه ساده فرض کرده باشیم اما به هر حال این واقعیت به قوت خود باقیست که ما خود تصمیم می گیریم که در زندگی چگونه تحت تاثیرقرار بگیریم. حتی اغلب کسانی که کنترل روانی خود را از دست می دهند باز هم تصمیم به این امر می گیرند در واقع این افراد به خود می گویند: مثل اینکه زندگی کمی بیش از اندازه برای من دشوار شده است شاید بهتر باشد برای مدتی کنترل ذهنم را از دست بدهم.
اما شاد بودن همیشه آسان نیست. شاد بودن می تواند یکی از بزرگترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد و گاه می تواند تمام پافشاری ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود فراهم آورده ایم مخدوش کند. معنای بلوغ، قبول مسئولیت شادی خویش و تمرکز بر داشته ها بجای نداشته ها ست. از آن جایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گزیند الزاماً تعیین کننده میزان شادی های خویش است. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم اما ما غالباً بر عکس عمل می کنیم. اغلب تعریف ها و تمجیدها را ناشنیده می گیریم اما حرفهای ناخوشایند را مدتها در ذهن نگه کی داریم.
اگر اجازه بدهید که یک تجربه یا یک حرف رکیک ذهن شما را به خود مشغول کند خود شما از عواقب آن رنج خواهید برد. یادتان باشد که شما زیر سلطه ذهن خود هستید
اغلب مردم تعریف ها و تمجیدها را ظرف چند دقیقه فراموش می کنند اما یک اهانت را سالها بخاطر می سپارند. آنها مانند آشغال جمع کن هایی هستند که هنوز توهینی را که بیست سال پیش به آنها شده است با خود حمل می کنند.
گاه شاد بودن می تواند کاری بس دشوار باشد. لازمه شاد زیستن، جستجوی زیباییها و خوبیهاست. یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیز را ببینید و به چه جیز بیندیشید. کازانتزا کیس گفته است:
« قلم و رنگ در اختیار شماست. بهشت را نقاشی کنید و بعد، وارد آن شوید.»


2)بارش کنیم. بباریم. از خورشید بیاموزیم که چگونه بباریم. از آسمان بیاموریم. از کائنات بیاموزیم.


     خلا ایجاد کنیم. در ذهن خود خلا ایجاد کنیم. در فکر خود خلا ایجاد کنیم. در وسائل خود خلا ایجاد کنیم.


     دو قانون بارش و خلا، قوانینی هستند که به ما کمک می کنند تا بیش از پیش آرامش داشته باشیم و در راستای شاد زندگی کردندن ما را یارای می کنند.


     بارش به معنای ارائه کردن و بخشیدن بدون چشمداشت است. باید همچون خورشید بدون هیچ توقعی بباریم. عشق خود را بارش کنیم. مهر خود را بارش کنیم. لبخند خود را بارش کنیم. علم خود را بارش کنیم. تفکر مثبت و سازنده خود را بارش کنیم. بباریم و بدانیم که اشرف مخلوقات خدا هستیم.


     خورشید هر روز می تابد، انرژی، گرما و روشنایی می دهد بدون توجه به آنکه از ما تمنایی داشته باشد و باز هم فردا می تابد و باز هم....


     اگر کتابی را مطالعه کرده ایم اجازه دهیم تا دوستمان نیز از آن کتاب استفاده کند و کتاب را به او نیز بدهیم. اگر مطلبی را آموخته ایم به دیگران نیز آن را یاد دهیم چرا که زکات علم یاد دادن است. عشق و مهر خود را بدون کوچکترین چشمداشتی به دیگران هدیه کنیم و با دیگران با انرژی و زیبا رفتار کنیم که این بارشهای ما باعث به وجود آمدن خلا در زندگی ما شده و این خلا باعث جذب می شود.


     هر چه بیشتر بباریم مطمئن باشیم که بیشتر بدست می آوریم و هیچ کدام از اعمال ما نزد خالق هستی پوشیده نخواهد ماند و بدانیم و یقین داشته باشیم که در برابر هر عمل نیکی که انجام می دهیم آن بخشنده مهربان در رحمتش را به سوی ما باز خواهد نمود و از اقیانوس رحمت بی کرانش ما را سیراب خواهد کرد. اما این را نیز بدانیم که بارش ما می بایست بدون چشمداشت بوده و در جهت رضای او باشد. این شبه نیز بوجود نیاید که برای کار خود ارزش قائل نشویم و به طور مثال وقتی عملی را برای شخصی انجام می دهیم در مقابلش اجرت عمل خود را دریافت ننمائیم. خیر!! منظور این است که اولا کار را برای رضای خداوند انجام دهیم و بعد از آن مقداری از سود حاصل را ببخشیم و کار خود را نیز به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. با این بخشش خلائی حاصل می شود که این خلا جذب را به همراه دارد. اگر به گردبادها نگاه کنیم کاملا در می یابیم که در درون گرد باد خلائی وجود دارد که این خلا با توجه به شدت گردباد در درون خود چیزهایی را حمل می کند.

 

  پس آنقدر بباریم و با عشق بباریم که خلا بزرگی ایجاد شود . با این خلا از جاهایی سیراب می شویم و خداوند بخشنده از مکانی ما را سیراب می کند که حتی فکرش را نیز نمی کنیم و آنچنان ما را در رسیدن به اهدافمان یاری می کند که باعث شگفتی می گردد و این شگفتی نیز باعث شادی شده و حتی همان بارش بدون چشمداشت ما، هم خودمان را شاد می نماید و هم باعث رضای خداوند می گردد، پس بباریم بباریم بباریم....


 




[ شنبه 87/8/18 ] [ 1:10 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
نکات کلیدی برای نوجوانان

نکات کلیدی برای نوجوانان

نکات کلیدی برای نوجوانان

1- وقتی که والدین‌تان غیرمنطقی هستند. با آنها بحث استدلالی نکنید، لبخند زده و موافقت کنید. این کار باعث می‌شود تا آنها متوجه کار خود شوند. هنگامی که آنها سرگرم صحبت با شما هستند، به کار دیگری مشغول نشوید زیرا این کار آنها را عصبانی می‌کند.

2- هنگامی که والدین منطقی هستند (یعنی درباره ی انتظارات خود و با یک تصمیم با شما صحبت می‌کنند) به آنها گوش دهید تا سخن خود را به پایان برسانند، سپس دلایل و انتقادات خودتان را مطرح کنید. آنها انتظار ندارند که شما سخن‌شان را قطع کنید لذا از این کار عصبانی می‌شوند و دیگر به شما احترام نخواهند گذاشت.

3- اگر والدین‌تان درخواست شما را رد کردند یا اجازه ی انجام کاری را به شما ندادند یا آزادی شما را محدود کردند، نپرسید «چرا؟» زیرا با «نه» دیگری مواجه می‌شوید. به جای آن بگویید «چه کاری می‌توانم انجام دهم تا به درخواستم پاسخ دهید یا به آزادی من احترام بگذارید؟» سوال «چه باید بکنم؟» به شما نشان خواهد داد که برای جلب رضایت والدین خود چه کاری باید انجام دهید.

4- اگر والدین شما عصبانی شدند بر اعصاب خود مسلط باشید و آن را کنترل کنید. بسیاری از مواقع، عواملی چون رئیس، همسایه و مغازه‌دار باعث ناراحتی آنها شده‌اند . شما با آنها آرام باشید و اگر فایده‌ای نداشت کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی بازگردند.

5- والدین گاهی بی‌انصاف هستند و این کار آنها شما را عصبانی می‌کند. هنگامی که یکی از شما عصبانی هستید، هیچ‌گاه به بی‌انصافی آنها انتقاد و اشاره نکنید و صبور باشید.

6- وقتی که عقاید، خواسته‌ها و یا شکایات خود را مطرح می‌سازید، صدایتان را بلند نکنید و آرام باشید. اگر فریاد بزنید، آنها فقط صدایتان را می‌شنوند ولی اگر آرام باشید سخنان شما را نیز می‌فهمند.

7- هیچ‌گاه خود را در موقعیتی قرار ندهید که برنده یا بازنده باشید. شما یک بچه هستید، لذا شکست خواهید خورد و یا تبیه خواهید شد. سعی کنید مصالحه و تفاهم کنید تا موقعیتی ایجاد شود که هر دوی شما در آن پیروز باشید.

8- اگر نمی‌توانید با والدین خود صبحت کنید یا آنها از صحبت کردن شما عصبانی می‌شوند، سخنان خود را بنویسید و به آنها بدهید.

9- گاهی اوقات با پدر یا مادر خود به تنهایی بیرون بروید. به آنها بگویید دوست دارید گاهی با آنها تنها باشید. آنها ابتدا از شنیدن این موضوع نگران می‌شوند و گمان می‌کنند که می‌خواهید خبر ناگواری به آنها بدهید، حتی ممکن است از شنیدن سخنان شما احساساتی شده و شما را در آغوش بگیرند. تحمل داشته باشید.

10- وقتی‌که والدین شما مشغول مطالعه و یا تماشای تلویزیون هستند، گاهی آنها را همراهی کنید. درباره موضوعاتی چون مدرسه، دوستان و دیگر مسائل مورد علاقه‌شان صحبت کنید. آنها ممکن است در آغاز تصور کنند که تغییر رفتار شما دلیل خاصی دارد ولی این احساس را به تدریج از دست داده و شخصیت جدید شما را خواهند پذیرفت.

11- بدیهی است شما حاضر نیستید به افرادی که با شما مشاجره می‌کنند یا همکاری ندارند کمک کنید. اگر شما نیز با والدین خود چنین برخوردی داشته باشید آنها به شما کمک نکرده و با درخواست‌های‌تان موافقت نخواهند کرد. سعی کنید با آنها درگیر نشوید و روحیه همکاری داشته باشید؛ مطمئن باشید نتیجه این رفتار به سود شما خواهد بود.

12- هر روز از والدین خود بپرسید : «چه کمکی می‌توانم به شما بکنم؟» بیشتر اوقات آنها از شما تشکر کرده و کاری به شما واگذار نخواهند کرد یا گاهی انجام کارهایی را از شما خواهند خواست که ممکن است فقط چند دقیقه وقت شما را به خود اختصاص دهد. والدین از این رفتار شما خشنود شده و آنها نیز با شما همکاری خواهند کرد. شما می‌توانید با انجام برخی کارها به‌طور داوطلبانه و بدون این‌که آنها ازشما بخواهند ،موجب شگفتی آنها شوید . آنها به همه خواهند گفت که شما بهترین فرزندی هستید که یک پدر و مادر می‌توانند داشته باشند.

13- اگر پدر و مادر شما با هم به مشاجره پرداختند، آنها را تنها بگذارید زیرا اگر شاهد بگومگوی آنها باشید، با شما نیز برخورد خواهند کرد.

14- گاهی اوقات، انجام دادن کارهایی ساده و ناچیز مثل خاموش کردن لامپ‌ها، تمیز کردن اتاق خواب و یا آویزان کردن حوله پس از حمام گرفتن، موجب می‌شود شما بتوانید امتیازات مهمی از آنها بگیرید مثل رفتن به منزل دوستان، استفاده از اتومبیل آنها یا استفاده بیشتر از تلفن.

15- با والدین خود صبور باشید. به یاد داشته باشید که دوران نوجوانی شما مرحله‌ای سخت برای آنهاست، بنابراین به آنها کمک کنید تا با آرامش و روحیه همکاری با این مرحله از زندگی شما برخورد کنند. آنها یک روز از شما تشکر خواهند کرد.



[ پنج شنبه 87/8/9 ] [ 1:39 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
آموزش ریاضی

آموزش ریاضی

 فــــراموشی و عدم توجه کافی در هنگام نوشتن و حل تمـــرینها

الف) فــــراموشی :

· کودکان از نظر نیروی یادآوری و حفظ مطالب با یکدیگر فرق دارند.

· کودک هرچه باهوشتر باشد حفظ کردن مواد درسی برایش آسانتر است.

· اما هوش تنها عامل نیست بلکه روش تدریس نقش مهمی دارد.

انــــواع فراموشـــی :

· فراموشی با علم به اینکه مطالب را آنقدر نمیدانیم که بتوانیم آنرا به خاطر آوریم.

· فراموشی با اطلاع به اینکه موضوع را خوب می دانیم ولی به عللی نمی دانیم در حال حاضر آن را به یاد آوریم.

· فراموشی همراه با میلی ناخودآگاه برای فراموش کردن.

علل فــــراموشــــی :

1- تــداخل :

پیش از آنکه بخواهیم مطلبی را اضافه بر مطالب دیگری که قبلا" آموخته ایم، فراگیریم لازم است آن اندازه به مطلب نخست مهلت بدهیم تا در ذهن جایگزین شود.

2- کاستـــی :

حافظه در اثر زمان دچار کاستی یا ضعف می شود. کاستی در صورتی پدید می آید که به مطلب آموخته شده کم مراجعه می شود. هر چه آموخته های گذشته را کمتر به کار بریم زودتر آنها را فراموش می کنیم.

3- کمبــــود وقت بـــرای یادآوری :

برای یادآوری یک مطلب به زمان لازم و زمینه مناسب نیاز است در غیر این صورت آموخته ها ممکن ایت از ذهن دور شوند و به راحتی نتوانیم آن مطلب را یاد آوریم.

4- تـــرس هنگـــام یادآوری و ســـرکوبی :

هرگاه تجربه گذشته در ما احساس شدید اضطراب یا گناه به وجود آورده باشد، می خواهیم خاطره آن تجربه را از ضمیر خود دور سازیم و آن را فراموش کنیم. اعتماد به حافظه کمک می کند مثلا" ترس از امتحان به سبب ناتوانی فرد و بی اعتمادی به خود پدید می آید. هر چه بتوانیم اعتماد یادگیرنده را بیشتر جلب کنیم امکان دارد ترس او کمتر شود. کودکان از نظر نیروی یادآوری و حفظ مطالب با یکدیگر فرق دارند. کودک هر چه با هوش تر باشد حفظ کردن مواد درسی برایش آسان تر است. اما هوش تنها عامل نیست بلکه روش تدریس نقش مهمی دارد.

تشکیل صـــورتهای ذهنـــــی :

هر یک از حواس ما دارای صورت ذهنی خاص خود است. مثلا" وقتی تصویر شیئی را که در زمان گذشته دیده ایم در فکرمان مجسم می کنیم، ادراک ما یک تصویر بصری است. یا وقتی صدایی را به خاطر می آوریم که در گذشته آنرا شنیده ایم، تجربه ما یک تصویر سمعی است. هنگامی که احساس شیئی را در خاطر زنده کنیم که در گذشته هم آن را لمس کرده ایم یک تصویری لامسه ای را در ذهن مجسم می کنیم. بویی را که در گذشته استشمام کرده ایم اگر دوباره به ذهن برگردانیم یک تصویر بویای است. و به خاطر آوردن مزه خوراکی که قبلا" آن را خورده ایم یک تصویر چشایی است. اگر احساس عضلانی را در ذهن مجسم کنیم تجربه ما یک صورت ذهنی از جنبش ماهیچه ای است. هنگام درس شاگردان را وادار کنیم تا حد امکان حواس مختلف خود را بکار ببرند.

حافظه به تداعـــی بستگـــی دارد :

حافظه به تداعی یا همخوانی مربوط است. برای به یادآوردن مطالب یک موضوع خاص به نیروی پیوندهایی که هنگام آموختن به وجود آمده است بستگی دارد. هر چه این همخوانیها نیرومندتر باشد، مطالب زودتر و آسان تر به یادآورده می شوند.

تداعــــی در مــــوارد زیر به وجود می آید :

1- مجـــاورت :

یکی از راههای کمک به کودکان برای ایجاد بیان مطالب آن است که این مطالب را با هم بیاوریم و نشان دهیم. در نتیجه شنیدن و دیدن واژه ها و یا اعداد که با یکدیگر نشان داده شده اند ، کودکان پیوندی بین این دو مطالب بوجود می آورند.

مثـــال : 5 = 3 : 15 15 = 5 + 3

2- مشـــــابهت :

به خاطر سپردن و به یاد آوردن واژه name در زبان انگلیسی از آن جهت برای کودک ایرانی آسان است که با واژه (( نام )) در زبان فارسی شباهت دارد. هر چه بیشتر بتوانیم راههایی را نشان دهیم که مطالب تازه بیشتر مطالبی باشد که کودکان قبلا" با آن آشنایی داشته اند.

3- تضــاد :

هرگاه مطالب تازه متضاد با چیزهایی باشد که کودک به آنها آشنایی داشته است، می توان از این راه به حافظه و یادگیری او کمک کرد.

?- اثـــر علاقــــــه :

هرچه کودک به ریاضی علاقه داشته باشد به آن توجه بیشتری می کنید و آنرا بهتر به خاطر می سپارد. پس باید زمینه علاقمند شدن دانش آموزان را به درس ریاضیات فراهم آوریم.

?- تازگــــی و تکــــرار :

کودک درسی را که دیروز آموخته است ممکن است درس شش هفته پیش خود بهتر به خاطر داشته باشد ولی اگر درس شش هفته پیش نیز به حد کافی دوره شود، شاگر اگر از درس روز گذشته بیشتر به خاطر نداشته باشد، کمتر به یاد نخواهد داشت بنابراین معلم درس ریاضیات باید وقت فراوانی را به دوره اختصاص دهد.

?- اهمیت یـــــاد آوری :

باید دانش آموزان را وادار کنیم تا مطالبی را که آموخته اند بیاد آورند. بیاد آوردن بیشتر از گوش دادن کوشش و فعالیت لازم دارد و هرچه شاگردان در این باره بیشتر کوشش کنند معلومات دریافتی را بهتر به ذهن می سپارند و کمتر فراموش می کنند.

ب) عـــدم توجــه :

تعدادی از دانش آموزان با اینکه عملیات مربوط به ریاضی را به خوبی می دانند، اما به علت عدم توجه کافی دچار اشتباهاتی می شودند که نمره آنها را در درس ریاضی کاهش می دهد.



[ چهارشنبه 87/8/8 ] [ 2:55 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
10راه برای حمایت از رشد عاطفی کودکان
10راه برای حمایت از رشد عاطفی کودکان
060390.jpg
?ـ رفتارهایی را که فرزندتان به هنگام برانگیخته شدن احساساتشان تجربه می کنند به یاد داشته باشید. برای مثال اگر به هنگام راه رفتن سر می خورد، بگویید: «این مسأله نگران کننده است.» و زمانی که عصبانی به نظر می رسد، می توانید این عبارت را به کار ببرید: «تو الآن احساس عصبانیت می کنی.» این کار به او کمک می کند بداند دقیقاً چه اتفاقی برایش افتاده و وی را قادر می سازد برای کنار آمدن با احساساتش راه درستی را انتخاب کند.
?ـ زمانی که فرزندتان با تکرار یک جمله احساسات منفی اش را با شما سهیم می شود، آینه او شوید. اگر می گوید: «می ترسم»، به او بگویید: «این مسأله برای تو ترسناک است.» این جمله به کودک اجازه می دهد بداند شما به رنج و ناراحتی اش اهمیت می دهید و بدین وسیله براحتی با او ارتباط برقرار می کنید. بیشتر والدین در این مواقع سعی می کنند به فرزندشان اطمینان دهند که خطری متوجهش نیست یا به او پاسخ های علمی بدهند. این کار باعث می شود کودک با احساسات منفی اش تنها بماند.
?ـ وقتی رفتار فرزندتان شما را ناراحت می کند، این مسأله را به او گوشزد کنید. اگر با او ارتباط مستقیمی برقرار کنید، می توانید فرزندتان را از احساس گناه یا خجالتی که به دلیل حرف نزدن و رفتار غیر کلامی شما در او ایجاد می شود، برهانید.
?ـ به جای اینکه از ضمیر سوم شخص استفاده کنید و بگویید: «مامان اکنون احساس عصبانیت می کند.»، بگویید: «من الآن عصبانی هستم.»
در این صورت استفاده از ضمیر «من» حساسیت و صمیمیت بیشتری در روابط والدین و فرزندان ایجاد می کند.
?ـ به یاد داشته باشید طغیان احساسات کودکان شما تنها یک دوره کوتاه است که بزودی سپری خواهد شد. وقتی کودک شما پرخاش می کند، بهتر است والدین باهم متحد باشند. این روش بهتر از درگیرشدن والدین باهم است. این حالات بیشتر در کودکانی رخ می دهد که احساس می کنند هویت مستقلی جدا از پدر ومادرشان پیدا کرده اند ومعمولاً در سن ? سالگی در کودکان بروز پیدا می کند.
?ـ وقت بیشتری صرف کنید و به فرزندتان اجازه دهید کارهایش را خودش انجام دهد. کودکان کارهایی مثل لباس پوشیدن، ریختن آبمیوه در لیوان و تمیز کردن خانه را دوست دارند. نقش اصلی شما تربیت کودک به نحوی است که بتواند روی پای خودش بایستد.
?ـ برای ایجاد صمیمیت با فرزندتان از واژه های احساسی استفاده کنید تا حس صمیمیت با دیگران نیز در او ایجاد شود.
یک راه ساده برای ایجاد ارتباط مستحکم با دیگران، تقسیم احساسات و عکس العمل هایتان با دیگران است. این روش را برای فرزندتان نیز به کار ببرید.
?ـ وقت زیادی برای بررسی وضعیت روحی خود صرف کنید. زیرا رفتار شما تأثیر مستقیمی روی فرزندتان دارد. اگر شما زود رنج، تندخو یا مضطرب هستید، فرزندتان نیز پاجای پای شما می گذارد و همان عادت های رفتاری واخلاقی که شما دارید را تکرار می کند.
?ـ به یاد داشته باشید که کودکان اغلب در واکنش به رفتار بزرگترها، دچارافسردگی می شوند. اگر فرزند شما یک تجربه تلخ مثل طلاق والدین، مرگ یکی از عزیزان، تصادف، نقل مکان به خانه جدید یا موارد دیگری را تجربه کرده، به عنوان عکس العمل در برابر حس از دست دادن، بیقرار و گیج خواهد شد.
??ـ اگر احساس می کنید فرزندتان به مشاوره و روانکاوی نیاز دارد، با چند مشاور گفت وگو کنید. یک مشاور خوب قادر است درباره مشکلات ملموسی که به وضوح درکشان کرده ولی قادر به حل آنها نیستید، به شما امیدواری دهد وبرایتان راه حل پیدا کند.



[ دوشنبه 87/8/6 ] [ 3:20 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
تکنیک یادگیری یک بار برای همیشه

تکنیک یادگیری یک بار برای همیشه

چکیده: این روش که یکی از قویترین روش های یادگیری است در سال 1996 توسط فردی به نام رابینسون ابداع شد. در این روش سعی بر این است تا با ایجاد زمینه ای در ذهن قبل از مطالعه، روند یادگیری فعال تر و آسان تر گردد. (SQ3R) مخفف این کلمات است: پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review).
در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره می‌‌کنیم:

پیش خوانی:
درسی را که می‌‌خواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید:
- نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید.
- نکات مهم و کلیدی را بیابید.
- سؤالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید.
- پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید.
سؤال سازی:
در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس بسازید. برای این کار می‌‌توانید:
- عناوین و تیترها را بصورت سؤال درآورید.
- از خود بپرسید: "راجع به این موضوع چه می‌‌دانم؟"، "معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی می‌‌گفت؟" و سؤالاتی از این قبیل.

خواندن:
متن درس را بطور کامل بخوانید. در هنگام خواندن:
- به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
- به سؤالات آخر درس جواب بدهید.
- زیر نکات مهم خط بکشید.
- اگر مطلبی را درست نفهمیده اید، دوباره آن را بخوانید.

بازگویی و تعریف مطالب:
بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید.
- مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید.
- در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه تان جای می‌‌گیرد.

قدرت یادگیری سه برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن.
و این قدرت چهار برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!

مرور مطالب:
بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می‌‌رسد.
- روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید.
- 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید.
- یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
- و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.

به خاطر داشته باشید:

کسانیکه مطلبی را 6 بار پیاپی می‌‌خوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را می‌‌کنند، درصد یادگیری کمتری دارند.
چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می‌‌رود
.



[ دوشنبه 87/8/6 ] [ 3:5 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
درباره مغز انسان

                حقایقی اعجاب انگیز درباره مغز انسان

قصد داریم تا شما را با چند نمونه از سحرآمیز
ترین حقایق موجود درمورد مغز شگفت انگیزتان آشنا کنیم.

- وزن طبیعی مغز یک انسان معمولی چیزی در حدود 1300
تا 1400 گرم می باشد، چیزی در حدود یک کیسه شکر.


- مغز انسان از مغز فیل ها کوچکتر است. وزن مغز یک فیل چیزی در حدود 6000 گرم اندازه گیری شده است. این در حالی است که مغز انسان از مغز میمون ها بزرگتر است. مغز یک میمون وزنی معادل 95 گرم دارد! مغز سگ ها چیزی در حدود 72 گرم و گربه ها 30 گرم برآورد می شود.

- میزان وزن پوست کلی بدن دو برابر میزان وزن مغز انسان می باشد!

- وزن مغز انسان %2 از کل وزن بدن او را تشکیل می دهد. حداکثر عرض آن 14میلی متر، طول 167 میلی متر و ارتفاع 93 میلی متر دارد.

- 60 درصد کل حجم مغز را سلول های سفید و 40 درصد آنرا سلول های خاکستری تشکیل می دهند.

- سرعت انتقال اطلاعات در نرون های مختلف، متفاوت است. نرخ این انتقال می تواند به کندی 5/0 متر در ثانیه باشد و یا به تندی 120 متر بر ثانیه باشد. رقم 120 متر در ثانیه معادل عددی نزدیک به 268 مایل در ساعت می باشد.

- 75% از مغز یک انسان را آب تشکیل می دهد.

- مغز انسان قادر است بیش از تعداد کل اتم های موجود در کل دنیا، ایده در خود داشته باشد و آنها را تجزیه تحلیل نماید!

- اگر می شد نیرویی که در مغز جریان دارد را مهار نمود، به واسطه آن می توانستید یک لامپ 10 واتی را روشن نگه دارید.

- 20% از کل اکسیژنی که در بدن پمپاژ می شود، به مغز می رسد.

- و در حدود 75 میلی لیتر از خون در هر دقیقه به مغز پمپاژ می شود.

- مغز شما حاوی 100 میلیارد یاخته ی عصبی است.

یعنی چیزی در حدود 166 برابر کل افرادی که بر روی کره زمین زندگی می کنند.

حتی می توانیم در حدود 3171 سال به عقب باز گردیم و تمام انسان هایی را که از آن موقع تا کنون بر روی زمین زندگی می کرده اند را نیز در شمارش خود به حساب آوریم، آنوقت شاید تعداد آنها با نرون های موجود در مغز برابری کند.

- زمانی که شما به دنیا آمدید مغزتان چیزی در حدود 300 تا 400 گرم بود، اما تمام سلول هایی را که می بایست تا آخر عمر داشته باشید، در مغزتان وجود داشت. در حقیقت می توان گفت که مغز یکی از اندام هایی است که در زمان تولد از سایر اندام ها به فرم بلوغ یافته ی خود نزدیک تر است.

و ...

- رشد مغز در سن 18 سالگی متوقف می شود.

- تعداد گذرگاههای اندیشه ای که مغز می تواند تولید کند عبارت است از:

یک عدد 1 که جلوی آن 5/10 میلیون کیلومتر صفر با خط معمولی تایپ شده باشد!

- بیهوشی 8 تا 10 ثانیه پس از نرسیدن خون به مغز اتفاق می افتد.

- کل مقوله های مربوط به "تفکر" توسط جریان الکتریسته و تغییر و تحولات شیمیایی میسر می شوند.

                                   اطلاعاتی در مورد مغز

مغز چیست؟

مغز انسان یکی از جالب ترین چیزهایی است که بر روی این سیاره یافت می شود.

این ماده گرم و نرم گوشتی به شما اجازه فکر کردن، راه رفتن، صحبت کردن، یاد گرفتن، دوست یابی، درک احساسات، و درک معنای زنده بودن را می دهد.

کدام حیوان بزرگترین مغز را دارد؟

وال برگترین مغز را دارد به طوریکه وزن مغز این حیوان چیزی نزدیک به 6 کیلوگرم می باشد.

با در نظر گرفتن نسبت وزن کلی بدن به وزن مغز، انسان ها بزرگترین مغز را نسبت به وزن بدن خود دارند.

سلول های مغزی چه کاری انجام می دهند؟

هر یک از سلول ها با هزاران سلول دیگر مغزی در ارتباط هستند. هر بخش از مغز مسئول انجام کار مخصوص به خود می باشد (بوییدن، دیدن، صحبت کردن و غیره). ارتباط سلول های مغزی به گونه ای است که در کنار هم یک شبکه عظیم متصل را تشکیل می دهند. اگر شما بتوانید کل ثانیه هایی را که از زمان دایناسورها تا کنون گذشته است را بشمارید، آنوقت می توانید ارتباطاتی را که میان سلول های عصبی مغز وجود دارد را بشمارید.

آیا مغز هنگامیکه چیزی را یاد می گیریم تغییر می کند؟

دانشمندان بر این باورند که هر بار که یک فکر جدید به ذهنتان خطور می کند و یا چیزی را در ذهن خود حفظ می کنید، یک پیوند عصبی جدید در مغز ایجاد می شود.

آیا می توانم حافظه خود را تقویت کنم؟

البته؛ حافظه شما هم مانند یک ماهیچه ها، شبیه به ماهیچه های دیگر بدن است. هرچقدر بیشتر از آن استفاده کنید، بهتر می شود. بنابراین می توانید برای آن تمرینات روزانه ای در نظر بگیرید. به عنوان مثال در مورد ریزترین جزئیات کارهایی که در طول امروز انجام داده اید، فکر کنید: زمانیکه در حال قدم زدن به طرف محل کار یا مدرسه بودید، زمانی که با کسی صحبت می کردید یا سعی کنید تمام چهره های جدید، نام ها، بوها، و یا مکان هایی که را که امروز با آنها آنها شدید را به خاطر بیاورید.

آیا می توانم یادبگیرم که سریع تر فکر کنم؟

بله، مانند سایر چیزهای دیگر، زمانیکه تمرین کنید، مطمئناً می توانید از عهده آن بر بیایید. مثلاً در مورد تمام لغاتی که با حرف "پ" شروع می شوند، و یا به یاد آوردن نام تمام حیوانات، شروع کنید. حل جداول حروف متقاطع، پازل، و معما نیز انعطاف پذیری مغز را بیشتر کرده و به شما اجازه می دهند تا روند تفکر خود را تسریع بخشید.

آیا مغز اینشتین بزرگتر از افراد عادی بوده؟

نه، حتی می توان گفت که مغز او از حالت طبیعی هم کوچک تر بوده.هوش بالای او به واسطه پیوند های ایجاد شده میان سلول های عصبی مغزش ایجاد شده بود. هر زمان که شما چیز جدیدی یاد می گیرید، یک ارتباط جدید میان سلول های مغزتان ایجاد می شود



[ یکشنبه 87/7/21 ] [ 6:39 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
12 گام برای موفقیت

خلاقیت باعث بروز افکار بزرگ در انسان می‌شود اما معمولا سـخت‌ترین مرحله نــقطه شروع است

.افکار بزرگ ما را به سمت پیشرفت راهنمایی کرده و فردایی روشن را برایمــان به ارمغان می‌آورد. با به‌کارگیری اصولی که در این قسمت برای شما شرح می‌دهیم می‌تـوانـیـد یـک تـجارت بزرگ و بی‌نقص راه‌اندازید. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام این امور عادت نداده‌ایم. این امر سبب می‌شود تـا توانایی خـود را بـرای دامـن زدن بـه تـصورات و تخیلات از دست داده و در نـتـیـجه قـدرت تـخـیـل خـود را به کار نگیریم. به همین دلیل فرصت‌های بیشماری را به آسانی از دست می‌دهیم. ایـده‌های بـزرگ از مـحـلی فـــرای باورهای شخصی نشات می‌گـیـرند. بـاید بـه دوردسـت‌ها بنگرید و افکار متفاوت را آزمایش کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید. عده‌ای بـــا به کار نگرفتن ذهن خود آن را به طرز وحشتناکی بی‌حس و کرخت می‌کنند، چنین رفتاری باعث می‌شود درخت افکار شما هیچگاه به بار ننشیند.

 1 - زیاد مطالعه کنید
ذهن شما همانند بدنتان برای اینکه رشد پیدا کرده و پرورش یابد، نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. با آگاهی از نظرات دیگران پیرامون مسائل مختلف شما سطحی‌نگری را کنار می‌گذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف می‌نگرید.
2 - فرصت‌ها را از دست ندهید
شاید بروز بسیاری از مسائل را به شانس واگذار می‌کنید. تصور شما نادرست است. شاید بعضی مواقع حس می‌کنید که مغزتان اصلا کار نمی‌کند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد اما مواقعی هم وجود دارد که ذهنتان به‌قدری فعال است که می‌خواهید اینشتین را به رقابت دعوت کنید. تنها مشکل موجود این است که این زمان طلایی مواقعی که شما به آن نیاز دارید، ظاهر نمی‌شود. زمانی که ذهن در حال فوران است تا آنجا که می‌توانید به افکار خود پر و بال دهید.
3 - یک دفترچه یادداشت به همراه داشته باشید
هنگامی‌که افکار بی‌نظیر به ذهن شما خطور می‌کنند، از ذخیره‌کردن آنها اطمینان خاطر حاصل کنید. در این امر به یادداشت‌های ذهنی اکتفا نکنید زیرا ممکن است به دست فراموشی سپرده شوند. سعی کنید همیشه یک دفترچه یادداشت همراه داشته باشید.
4 - از افکار دیگران بهره بجویید

بهره‌جستن از افکار و عقاید دیگران نیز به نوبه خود روش مناسبی برای گسترش ایده‌های شخصی شماست. با مطرح شدن یک بحث در میان جمع، آن‌قدر پیشنهادهای مختلف شنیده می‌شود که نیمی از آنها هرگز به ذهن شما نمی‌رسیدند. به این طریق شما می‌توانید با کوله‌باری سرشار از افکار متفاوت در جاده تصمیم‌گیری گام بردارید.
5 - تغییراتی در محیط اطراف خود ایجاد کنید

گاهی اوقات تنها چیزی که باعث می‌شود ذهن خسته شما را دوباره به کار اندازد، تغییر وضع ظاهری محیط اطرافتان است. اگر چشم‌انداز پیرامون شما تغییر کند، ذهن شما نیز به صورت ناخودآگاه به سمت یک دیدگاه جدید تغییر جهت می‌دهد. بنابر این می‌توانید پیاده‌روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید، کنار آب رود بنشینید و در کل به یک مکان جدید قدم بگذارید تا ذهن شما نیز بتواند آزادانه به تمرین و تقلا بپردازد.
6 - روی شکاف میان دو نسل خط بطلان بکشید

ذهن کودکان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از طریق فشار‌های اجتماعی سرکوب نشده است. به جهان با شگفتی می‌نگرند و مانند بزرگ‌ترها پاکی و معصومیت خود را از دست نداده‌اند.
از سوی دیگر با افراد سالخورده و مسن نیز مشورت کنید. آنها مدت‌ها پیش با تمام این مشکلات مواجه شده‌اند و با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند. تجربیاتشان آن‌قدر سودمند و با ارزش است که هیچ ‌قیمتی را نمی‌توان روی آن گذاشت.
7 - به رفیق خود مراجعه کنید
همه ما دوستی داریم که به نظر می‌رسد توانایی پاسخ به تمام مسائل و مشکلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشکلات شخصی از او کمک می‌خواهید؟ بد نیست گاهی در مورد مسائل مهم‌تر نیز از او یاری بجویید.
8 - به توانایی‌های خود اتکا کنید

قواعد و اصول کلی را برای یک لحظه هم که شده فراموش کنید. این رهنمون‌ها در جای خود مفید هستند اما ممکن است مانند یک چشمبند عمل کرده و قدرت داشتن دید وسیع را از شما بگیرند و اجازه دیدن چشم‌اندازهای متفاوت را به شما ندهند. هرازگاهی خود را از قید و بند قوانین آزاد کنید. شما می‌توانید بدون توجه به کارایی روش‌های گذشته به آسانی و بدون بروز هیچ شک و تردیدی در راه مورد نظر خود گام بردارید. کمی جسارت به خرج دهید و سیستم‌های فعلی را زیر سوال ببرید. 
    9 - در حیطه کاری خود به فعالیت بپردازید

خیلی خوب است که به ذهن خود اجازه دهید آزادانه به گردش بپردازد اما این گردش باید در حیطه دانش شما انجام پذیرد. اگر یک طراح هستید، لازم نیست راه‌حلی برای مشکلات اقتصادی پیدا کنید. افکار شما تنها در رشته‌ای که مهارت دارید خوب کار می‌کنند و در سایر رشته‌ها نتیجه‌ای مصیبت‌بار را به دنبال خواهند داشت. اگر نیاز به ورود به قلمرو دیگری را دارید بهتر است قبل از هر کار با یک متخصص مشورت کنید و اجازه انجام کلیه امور را به دست او بسپارید تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل کند.

                              10 - به ذهن خود آزادی عمل دهید

آیا با تمرین‌های رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیت‌ها یک روش بسیار جالب را برگزیده‌اند. فقط کافی است قلم را روی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است، روی کاغذ بیاورید. می‌توانید از مشکلات شروع کنید و به دنبال هیچ‌گونه ارتباطی در دستنوشته‌های خود نباشید. مهم نیست که تا چه حد عبث و نامعقول به نظر می‌رسند. بعدا می‌توانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بی‌ربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است، این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده‌اید و این خود یک امتیاز محسوب می‌شود. هیچ‌کس نمی‌داند شاید به نتیجه‌ای برسید که سال‌ها منتظر آن بوده‌اید.

                               11 - ایده‌های گذشته را از نو بسازید

افکار شما مثل کامپیوتر هستند. هر چند وقت یک بار نیاز است که سخت‌افزار آن را ارتقا دهید. ایده‌های بزرگ گذشته را پیش روی خود بگذارید و روی آنها عملیات نوسازی انجام دهید. آنها را اصلاح کنید و برای بهبودی آنها تلاش کنید. ضمائم لازم را نیز برای تقویت هر چه بیشتر به آنها بیفزایید. این کارها را می‌توان با نوشتن عقاید اولیه خود روی کاغذ و نظم دادن به آشفتگی ذهنتان انجام دهید. عالی به نظر می‌رسد پس منتظر چه هستید؟ بهتر است در انجام آن تعجیل کنید.

 

                                 12 - از الهه وجودتان یاری بخواهید

آیا یک شیء، آهنگ، مکان و یا یک شخص خاص وجود دارد که حضور و یا تجسم او برای شما خوشایند بوده و به ذهنتان نیرویی همچون قدرت موتور جت می‌دهد. از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن مضایقه نکنید. تنها یک چنین چیزهایی هستند که شما را به سمت ابتکارات بدیع رهنمون می‌سازند. از وجود آن بهره بجویید و اجازه دهید تا انوار طلایی آن به درونتان نفوذ کند و ذهن شما را دربرگیرد.
ویژگی‌های یک ایده بزرگ شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ به‌ویژه آن دسته که روی مسائلی نظیر طراحی و تبلیغات کار می‌کنند، سرمایه‌گذاری‌های عظیمی صرف می‌کنند تا به کارکنان خود آموزش دهند که چگونه می‌توانند ذهن خود را آزاد کنند تا سرچشمه ایده‌های بزرگ باشند. خیلی از آنها از کارمندان درخواست ارائه لیست هفتگی ایده‌ها را می‌کنند. در چنین محیطی چیزی به عنوان فکر بد وجود ندارد، فقط بعضی ایده‌ها خام هستند
بنابراین خیالبافی و رویا‌پردازی کنید تا ذهـن شما به نظریه‌پردازی عادت کند و از قلمرو سادگی بیرون آید. قدری افسارگسـیـخـــته باشید تا پندار شما به بلندی‌ها پرواز کرده و اوج گیرد.




[ دوشنبه 87/7/15 ] [ 5:44 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
جلو گیری در بی نظمی کلاس
این یکی از مواردی است که قلم زدن راجع به آن بسیار آسان تر از عمل کردن به آن است؛ البته همهی ما مدام در ستیز با غیر قابل پیش بینی بودن عامل انسانی هستیم . 1 چند قانون رفتاری شفاف برای کلاس وضع کنیم. در صورت امکان، دانش آموزان را درتهیه این قوانین شرکت دهیم. هر چه بیشتر در آنها احساس تملک نسبت به این قوانین ایجاد کنیم ، احتمال قوی ترین وجود دارد که دست کم سعی کنند از آنها پیروی کنند. 2 هر رفتار خوب را بلافاصله با یک واکنش مثبت پاسخ دهیم؛ 3 قبل از اینکه یک بی نظمی جزئی تبدیل به یک جرم بزرگ شود ، به آن رسیدگی کنیم. 4 مجازات قانون شکنی را مشخص کنیم . 5 به دنبال نشانه ها بگردیم. 6 اگر دانش آموزی نظم کلاس را بر هم میزند، سرعت یا موضوع آن را تغییر دهیم. تغییر روش متناسب با واکنش دانش آموزان یک توانایی محسوب میشود نه یک ضعف. 6 اگر دانش آموزی نظم کلاس را بر هم میزند، 7 برای فروکش کردن عصبانیت، مقداری وقت بدهیم. 8 علت رفتار ناشایست را بررسی کنیم. 9 برای شاگردان کلاس تکلیف سرگرم کننده ای در نظر داشته باشیم. این کار موقعی میتواند مفید واقع شود که احتیاج داشته باشیم به اعصاب خود مسلط شویم، یا بخواهید چند دقیقه ای را با دانش آموزی که کار ناشایستی انجام داده است به تنهایی صرف کنیم. یک تست شفاهی با سرگرمی برای ده دقیقه ی آخر کلاس در نظربگیریم، تا به عنوان پاداش به خاطر این که از کار آنها راضی بوده ایم و یا یک فعالیت مفید را به پایان رسانده اند و نیاز به تنوع دارند، به آنها بدهیم. با دانش آموزی که رفتار ناشایستی از او سر زده است در خارج از کلاس و به صورت خصوصی حرف بزنیم و سعی کنیم به دلایل این رفتار او پی ببریم. گاهی مواقع علل (پس از مشخص شدن) کاملا قابل درک و گذشت هستند. اگر ما یا یکی از دانش آموزان از کوره در رفتیم، چند دقیقه ای فرصت بدهیم تا هر دو آرام شویم. شاگرد عصبانی را برای مدت کوتاهی از کلاس بیرون ببریم. این کار می تواند زمینه گفتن چیزی از این قبیل را ایجاد کند ((متاسفم که چنین اتفاقی افتاد. چه کار باید کرد تا از بروز چنین حوادثی در آینده جلو گیری کنیم؟))0 البته بیرون بردن دانش آموز از کلاس درآخرین قسمت کار باشد هر چه سریع تر آن را جابجا کنیم. با این عمل نشان می دهیم متوجه بی نظمی شده ایم، و به دانش آموز نیز فرصتی می دهیم تا خود را جمع و جور کند. انعطاف داشته باشیم - به محض اینکه احساس کردید درسی به خوبی پیش نمیرود، از دانش آموزان انتظارات غیر منطقی نداشته باشیم.البته آنها را خیلی هم دست کم نگیریم. خاطر جمع شویم که میزان تکلیف مناسب حال تمام شاگردان هر گروه باشد، و برای دانش آموزانی که با مشکل روبرو هستند، اهدافی دست یافتنی در نظر بگیریم. نوع برخورد خود را در صورت انجام یا عدم انجام تکلیف مشخص کنیم. این کار مستلزم آن است که توانایی هر دانش آموز را بدانیم،و برای آنها اهدافی منطقی در نظر بگیریم. اطمینان حاصل کنیم که این مجازات ها منطقی و عملی هستند. غالبا بهترین کار این است که بی نظمی های جزئی، حتی الامکان به صورت خصوصی ، حل و فصل شوند. رودررویی در انتظار دیگران، توجه بیش از حدی را بر میانگیزد. با یک لبخند یا چند کلمه تعریف و تشویق. ضمنا سعی کنیم به آنها اطمینان دهیم که ما فورا به هر عمل خوب ناشی از دانش آموزانی که معمولا محکوم به بدرفتاری هستند ، پاداش می دهیم. آنها ممکن است واقعا به بعضی از این گونه واکنش های مثبت پاسخ دهند

[ چهارشنبه 87/6/20 ] [ 3:15 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان

1 تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم..

کار های بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوالهایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر واگرا باشند، و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد. سوالهایی که که راه حل های متعدد داشته باشد مشوق تفکر واگرا و خلاقیت است. ما معلمین ریاضی ، باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم . باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مسئله به دیگران نشان داده شود .و ریاضی تفکر است که به وسیله مجموعه ای از قضا یا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستارآن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقدار ریاضی که می داند بتواند با مسائل برخورد کند.

2 برای طرح سوالها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شویم ..

دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند. فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند دانش آموزان را دراظهاراندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهار نظرهای غیر قالبی ، غیر متداول و تازه ی آنها با خوشرویی و با احترام برخورد نماییم ، حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند .

وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود ، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند .

باید حدس زدن و آزمون را که شیوه ی علمی و خلا قانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.

3 فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار دانش آموزان قرار دهیم..

یکی از ویژگیهای افراد آفریننده ،استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است . اگر تنها حفظ کردن مطالب ، راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شوند،؛ دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد ،اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرند ، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد . کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد به دانش آموزان اجازه دهید که خود مسئله و یا قضیه ای ارائه دهند هر چند ساده باشد مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد . ریاضیات باید طوری تدریس گردد که حس کنجکاوی را در فرا گیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه درریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هر چند که این مطالب قبلا به وسیله ی دیگران کشف شده باشد .

4 نسبت به تفاوت های فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم..

برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم .

5 رفتارهای خلاق را برای کودکان قرار دهیم..

پژوهشهای انجام شده نشان داده اند که روش آموزش از طریق سرمش دهی بیشتر از روشهای مرسوم آموزشی منجر به ایجاد رفتارهای خلاق در یاد گیرندگان می شود .

6 از روش های و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگان استفاده کنیم..

تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارند که با استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق کودکان بسیار موثرند. معروفترین آنها روش ((بارش مغزی)) است. در این روش معلم مسئله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسئله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهایی مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان ،درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید. روش دیگر آموزش ((مهارتهای پژوهشی )) است. آموزش مهارتهای پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یاد گیرنده گان کمک می کند. روشهای درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.

برخورد درست معلمان با دانش آموزان بررشد و استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشد. در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.

...... مناجات - لمس



[ چهارشنبه 87/6/20 ] [ 3:6 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>